فیلم داستان زنی به نام آپارنا است که ناخواسته میزبان روحی خبیث می‌شود و این روح، با اینکه باعث تغییرات مثبتی در زندگی او می‌شود، اما اهدافی دارد که آپارنا باید آنها را کشف کند و ...

پدری که از خبر خودکشی دختر دانشگاهی اش آسیب دیده، مصمم به تحقیق و یافتن فرد یا افراد پشت سر مرگ او می شود. همانطور که او شروع به تحقیق می کند، شروع به کشف یک سری مشکلات می کند. از فروش داروهای تقلبی به بیماران گرفته تا دخترانی که مجبور به تن فروشی می شوند و ...

یک خانواده ثروتمند که با مشکلات زیادی روبرو هستند برای تغییر اقبال خود با زادگاهشان برمیگردند تا به خدای قبیله خود دعا کنند ولی نمی دانند که باعث بیدار شدن خصومتی چند صد ساله بین رقصنده ای به نام چاندراموکی و پادشاه وتایان می شوند و ...

مردی سرزنده و مهربان به نام روهان باتناگار که از بدو تولد، از نعمت بینایی محروم بوده‌ است، در پی یک تراژدی وحشتناک، همسر خود را از دست می‌دهد و با قلبی آکنده از خشم و نفرت، در صدد انتقام‌ جویی از عاملان مرگ او برمی‌آید و ...

دو دزد خورده پا از صاحب یک بانک سرقت می کنند، ولی وقتی توسط آن شخص دستگیر می شوند به او قول میدهند تا پولش را پس دهند و نا خداگاه الماس های باندی خلافکار را میدزدند و حالا ...

داستان فیلم درباره ی عشق بین یک مثلث سه نفری میباشد که ناگهان یکی از انها به قتل میرسد و …

سه مرد هندی به نام‌های راجو، شیام و گاناپاترائو که با زیرکی و هوش خود به ثروت زیادی دست‌ یافته‌اند اما با وجود ثروت و زندگی مرفه، زندگی آن‌ها دچار مشکلاتی شده‌ است که ...

«زوني» (کاجول)، دختري کشميري که از کودکي بينايي اش را از دست داده، با مردي به نام «ريحان» (عامرخان) ازدواج مي کند. «ريحان» راهي براي درمان «زوني» مي يابد اما وقتي پس از عمل، «زوني» چشم هايش را باز مي کند، ساعتي از کشته شدن «ريحان» در يک عمليات تروريستي گذشته است...